
حسن بهشتی پور
مجموعهای از راهکارهای عملی، قابل اجرا و چندلایه برای کاهش تبعات اتهامات اروپا علیه ایران، بدون آسیبزدن به همکاریهای ضروری ایران با روسیه است. این راهکارها در چهار محور اصلی تنظیم شدهاند: بازطراحی روایت رسمی، تنظیم حقوقی همکاریها، دیپلماسی فعال، و مدیریت هوشمند رابطه با روسیه.
ایران باید موضع خود را از «انکار اتهام» به «تبیین اصول» منتقل کند. اصولی مانند مخالفت با جنگ، حمایت از تمامیت ارضی کشورها، و ضرورت حلوفصل سیاسی بحران، میتواند چارچوبی مشروع و قابل دفاع ایجاد کند. این رویکرد، ایران را از تصویر «شریک جنگ» به «بازیگر مسئول» منتقل میکند.
ایران میتواند با ارائه پیشنهادهای نمادین برای آتشبس، تبادل اسرا، یا همکاریهای بشردوستانه، نقش خود را در چارچوب «کمک به صلح» بازتعریف کند. حتی اگر این ابتکارها عملی نشوند، پیام سیاسی آنها در کاهش فشارها مؤثر است.
ایران در مواضع رسمی و رسانهای، باید از تکرار ادبیات روسیه درباره «نازیزدایی» یا نفی هویت اوکراین پرهیز شود. تمرکز بر نقد سیاستهای ناتو و آمریکا، بدون حمله به اوکراین، تصویر ایران را متعادلتر میکند.
ایران باید چارچوب حقوقی همکاریهای دفاعی خود را بهگونهای تنظیم کند که در صورت طرح پرونده در نهادهای بینالمللی، بتواند از آن دفاع کرد. تفکیک میان «فروش تسلیحات» و «مشارکت عملیاتی در جنگ» باید در اسناد داخلی و رسمی روشن باشد.
در توافقات و بیانیهها، باید وزن همکاریهای اقتصادی، انرژی، ترانزیتی و فناوری صلحآمیز افزایش یابد و همکاریهای نظامی در حاشیه رسانهای قرار گیرد. این کار تصویر عمومی رابطه ایران–روسیه را از «همکاری جنگی» به «همکاری چندبعدی» تغییر میدهد.
در صورت ضرورت ادامه همکاریهای دفاعی، میتوان آنها را از فاز داغ جنگ اوکراین جدا کرد. کاهش سرعت، تعلیق نمادین، یا تغییر قالب همکاریها (مثلاً از تحویل تسلیحات به انتقال فناوری) میتواند هزینههای سیاسی را کاهش دهد.
ایران باید تمرکز خود را از اقناع غرب به سمت تعامل با کشورهای میانهرو در اروپا، و همچنین کشورهای جنوب جهانی ببرد. این کشورها میتوانند نقش مهمی در تعدیل فشارهای سیاسی و جلوگیری از اجماعسازی علیه ایران داشته باشند.
ایران میتواند از سازمان ملل، شانگهای، بریکس، عدم تعهد و دیگر مجامع برای تبیین موضع خود استفاده کند. تأکید بر چندجانبهگرایی و مخالفت با تحریمهای یکجانبه، میتواند روایت ایران را معتبرتر کند.
از سوی دیگر، گفتوگو با رسانههای معتبر غیرغربی و اروپاییِ مستقل، و استفاده از کارشناسان دانشگاهی برای تبیین موضع ایران، میتواند تصویر ایران را از «بازیگر پنهان» به «بازیگر شفاف» تغییر دهد. این کار در مدیریت افکار عمومی بینالمللی اهمیت دارد.
ایران باید در حوزههایی مانند قفقاز، سوریه، انرژی و ترانزیت، تفاوتهای موضعی خود با روسیه را بهصورت کنترلشده برجسته کند. این تفاوتها نشان میدهد که ایران شریک مستقل است، نه پیوست سیاستهای کرملین.
پروژههایی مانند کریدور شمال-جنوب، همکاریهای گازی، توسعه بنادر کاسپین، و فناوریهای صلحآمیز باید در اولویت رسانهای و عملی قرار گیرند. این کار وزن همکاریهای غیرنظامی را در تصویر عمومی افزایش میدهد.
همچنین ایران باید نشان دهد که در موضوع اوکراین، سیاست مستقل دارد و تصمیماتش بر اساس منافع ملی است، نه صرفاً همسویی با روسیه. این استقلال، هزینههای سیاسی را کاهش میدهد.
برای کاهش ریسک تحریمهای مرتبط با جنگ اوکراین، بخشی از همکاریها باید به قالبهای منطقهای، تهاتر، و تسویه غیردلاری منتقل شود. این کار هدفگیری مستقیم ایران را دشوارتر میکند.
در چنین شرایطی، ثبت و نگهداری اسناد مربوط به همکاریها، برای دفاع حقوقی در آینده ضروری است. این کار باید در سطح دولت و نهادهای مرتبط بهصورت نظاممند انجام شود.
ایران باید بهطور منظم ارزیابی کند که سطح همکاری با روسیه چه میزان منفعت استراتژیک دارد و چه میزان هزینه سیاسی و تحریمی ایجاد میکند. این ارزیابی باید مبنای تنظیم سیاستها قرار گیرد.



