
زهرا نژادبهرام
تهران در آذرماه امسال بار دیگر زیر پوششی خاکستری فرو رفت؛ شاخصهای کیفیت هوا در روزهایی به محدوده قرمز و بنفش رسید و میلیونها شهروند را در معرض خطر قرار داد؛ وضعیتی که نیازمند تصمیمات فوری استانداری و دولت است.
نگاهی به آمارمرگهای ناشی از آلودگی که بر اساس آمار ارائه شده طی سال اخیر حدود ۵۸ هزار نفر بودهاند، این رنج را بیشترمی کند. و راهکار برون رفت از این وضعیت چیست.
بسیاری از کشورها بعد از صنعتی شدن با این پدیده روبه رو شدند، از پکن در آسیای شرقی تا لندن در شمال اروپا اما آنها توانستند با استفاده از ظرفیتهای درونی کشورشان این امر را به سرانجامی نیک هدایت کنند. امروزه این شهرها، نه تنها آلودگی را تجربه نمیکنند بلکه به عنوان شهرهای پاک هم معرفی میشوند.
روند استفاده از سوختهای بیکیفیت در خوردوها ( بنزین ) از یک سو و مصرف گازوییل های پر گوگرد در نیروگاههای از سوی دیگر تصویری نگرانکننده برای این شهر و دیگر شهرهای کشور ایجاد کرده است. بیتوجهی به آن نه تنها جان شهروندان را در معرض خطر قرار میدهد، بلکه منجر به انواع بیماریهای پنهان و آشکار در میان آنها میشود.
گزارش تحلیلی کیفیت هوای تهران و دلایل افزایش آلودگی هوا منتشرشده در وبسایت سازمان حفاظت محیط زیست نشان میدهد مشکل، فقط مازوت سوزی نیست. برای مثال، در هر دو نیروگاه منتظرقائم کرج و رجایی قزوین، علاوه بر مازوت سوزی، گازوئیلهای آلوده به گوگرد بالا نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
بر اساس این گزارش گزارش مذکور نشان میدهد علاوه بر این دو نیروگاه، نیروگاههای ری، پرند و پاکدشت نیز از گازوئیلهای آلوده به گوگرد بالا به عنوان سوخت استفاده میکنند. برای نمونه، سولفور موجود در گازوئیل نیروگاه پرند در تاریخ ۵ مهر ۶۶۵۷ میلی گرم بر کیلوگرم بوده است. این در حالی است که رقم استاندارد گوگرد موجود در گازوئیل یورو چهار ۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم است. به بیان دیگر، گوگرد موجود در گازوئیل نیروگاه پرند در تاریخ مذکور ۱۳۳ برابر حد استاندارد است. رکورد بیسابقۀ گوگرد در مازوت نیروگاه شهید رجایی؛ ۵۹۲ برابر حد مجاز / گزارش تکاندهنده سازمان محیط زیست: گوگرد موجود در گازوئیل نیروگاههای ری، پرند و منتظرقائم کرج ۱۲۰ تا ۱۳۵ برابر حد استاندارد است! .
دراین میان برخی مسوولین تکذیب و برخی دیگر تأیید میکنند اما حاصل هر چه هست آلودگی هوا و زیست پر خطر درشهراست! از اینرو ضروری است با توجه به اختیارات واگذار شده ازسوی رئیس جمهور به استانداران در جهت پیشبرد امور استانها با نگاهی دیگر به تهران توجه شود!
نظارت بر نوع سوخت تحویلی به نیروگاههای اطراف تهران در کنار تسریع در خروج خودروهای فرسوده به همراه نظارت بر حفظ ظرفیتهای فضای سبز موجود دراین شهر؛ سهگانهای است که میتواند، میزان آلودگی شهر را به طور جدی کاهش دهد! این مهم نیازمند عزمی جدی است که شاید با توجه به عزم دولت در مسوول ساختن نمایندگان استانیاش قابل دسترسی باشد!
تجارب کشورهایی چون چین و انگلستان نیز میتواند راهی دیگر برای کاهش آلودگی هوا درتهران و دیگر شهرها باشد. این کشورها با تمرکز بر جلوگیری از سوخت زغال سنگ از یک سو و برقی کردن خوردوها و ایجاد محدودیت برای تردد خودروها در سطح شهرها در کنار افزون ساختن دسترسی به حمل و نقل عمومی راهی بلند را برای رفع الودگی هوا در طی کردند. نکته جالب در کنتر ل آلودگی و رفع آن در\» پکن\» تعهدات رسمی مسوولین شهری و کشوری برای این مهم بود؛ امری که شاید در قانون هوای پاک نادیده انگاشته شده و دستگاهها با کم کاری، بیتوجهی و… مسأله آلودگی هوا را امری تزیینی دانسته و به آن توجه نکردند!
شاید، ساختار آهنین حزب در چین این تعهد نامه را بستری برای رسیدگی به قصورها و ناکارآمدیها در دستور کار خود قرار داد. این مهم پکن را که در سال ۲۰۱۳ جز الودهترین شهرهای جهان نامیده میشد در سال ۲۰۱۵ به نتیجه رساند و شهری پاک را به شهروندانش ارائه کرد. انگونه که در سال ۲۰۲۴، هوا در این شهر در ۲۹۰ روز کیفیت مطلوب داشت؛ یعنی ۱۱۴ روز بیشتر از سال ۲۰۱۳. همچنین، تعداد روزهای «بسیار آلوده» از ۵۸ روز در ۲۰۱۳ به تنها دو روز در ۲۰۲۴ کاهش یافت که کاهش ۹۶. ۶ درصدی را نشان میدهد. با وجود همه دستاوردها، تلاشها در پکن متوقف نشد و در سال ۲۰۲۵ وارد مرحلهای تازه شد. استفاده از خودروهای انرژی نو (NEV) در این شهر اکنون بیش از یک میلیون دستگاه است و هدف این است که تا پایان سال، نیمی از خودروهای ثبتشده، انرژی نو باشند. اما این اقدامات تنها در مورد پکن نیست بلکه لندن هم بدون داشتن ساختار آهنین حزبی توانست هوای الوده را ازاین شهر دور کند. انها از شیوه گرانسازی برای تردد خودروهایی غیر استاندارد و جلوگیری از بهرهگیری از زغال سنگ استفاده کردند و در نیمه قرن بیستم موفق به داشتن هوای پاک شدند. این تجارب جهانی است و باید با دقتی بیشتر مورد توجه قرا گیرد!
اما نکته قابل تامل دراین است که به رغم همه این تجارب چرا امروز تهران و بسیاری ازشهرهای بزرگ و کوچک کشور دستخوش این مهم است! ؟ چرا به رغم قرار داد ۲۵ ساله استراتژیک میان ایران و چین و روابط نزدیک دو کشور این تجارب بکار گرفته نمیشود؟ بهرهگیری از ظرفیت کارشناسی ان کشور در کنار ضرورتهای رفع این معضل میتواند بستر همکاریها را گستردهتر و امکان بهرهگیری از تجارب را بیشتر کند! دراین میان
ذکر این نکته ضروری است که در شرایطی که کشور با نوعی نگاه بلند مدت به دنبال رفع مشکلات سالمندی است و بر تشویق زوجین به فرزندآوری تمرکز کرده هزینههای ناشی از آلودگی هوا به روی نسلهای آتی و کنونی امری نیست که بتوان آن را نادیه گرفت. براساس گزارش بانک جهانی هزینه مرگهای منتسب به آلودگی هوا در ایران تقریباً ۲۳ میلیارد دلار است.
طبق گزارش مؤسسه بار بیماریها، حدود ۱۵ درصد از کل مرگهایی که در کشور، به علت آلودگی هوا است. براساس همین گزارش، از هزینههای آلودگی هوا که ۸. ۱ تریلیون دلار محاسبه شده بود ۸۵ درصد مربوط به هزینههای مرگ زودرس است و حدود ۱۵ درصد مربوط به بیماریهای منتسب به آلودگی هوا است. حالا براساس آنچه دراین گزارش آمده، ۲۳ میلیارد دلار هزینه آلودگی هوا در ایران است و حدود ۱۵ درصد آن یعنی سه میلیارد دلار هزینه بیماریهایی است که به علت آلودگی هوا در کشور ایجاد میشود.
در نهایت به نظر میرسد بیتوجهی به مسأله آلودگی هوا امری شایع شده و طی چند سال گذشته به رغم اهمیت جدی در دستور کار نخست یا با اولویت کشور نبوده است. از این رو لازم است با نگاهی دیگر به این مسأله توجه شود، نگاهی که شاید تاکنون به آن توجه جدی نشده است.
آن نگاه بر گرفته از دستورات اخیر رئیس جمهور برای واگذاری بخشی از اختیارات به استانداران است و استانداری تهران شاید بتواند با این فرصت راهی برای حذف آلودگی از زندگی شهروندان این شهر جستجو کند.




