
حمیدرضا بوستانی / دکترای مدیریت دولتی
بحران آب تنها محدود به پایتخت نبوده و سراسر فلات ایران از اصفهان و یزد گرفته تا کرمان و سیستان را در بر گرفته است. به اعتقاد کارشناسان، تنها در بخشهای محدودی از نواحی شمال کشور، وضع اندکی بهتر است. با این شرایط، طبیعی است که استراتژی تخلیه تدریجی تهران، راهبردی «دور، بعید و امکان ناپذیر» باشد. آمار نشان می دهد سرانه مصرف خانگی آب در مناطق شهری به ازای هر نفر ۱۸۰ لیتر در روز است. مقایسه این آمار با متوسط مصرف روزانه در ملت های توسعه یافته نتایج جالبی به دست می دهد. در بسیاری کشورها علی رغم وجود زیرساختهای مناسب، قوانین بازدارنده و تعرفههای بالا، سرانه مصرف خیلی هم کم از ایران ندارد. به عنوان مثال، سرانه مصرف آب در دانمارک ۱۵۹، سوئد ۱۶۴، استرالیا ۲۶۸، آمریکا ۲۹۵ و کانادا ۳۲۶ لیتر به ازای هر نفر در شبانهروز است.
پس مشکل کجاست؟ مشکل آنجاست که در سرزمین خشک و کم بارشی به نام ایران، دولت های گذشته به فکر رفع گلوگاه مشکل ساز در حوزه آب نبوده است. گلوگاه مشکل ساز آنجاست که در کشور ما طبق داده های موجود، سالانه بایستی ۷۷ میلیارد مترمکعب آب در اختیار بخش کشاورزی قرار گیرد، در حالیکه کل مصرف در بخش خانگی سالانه ۴.۳ میلیارد مترمکعب است. حیرت آور است با وجودی همه مردم نگران خشکسالی هستند، برنامه هفتم توسعه دولت را موظف نموده سالانه حدود بیش از ۷۰ میلیارد مترمکعب آب به کشاورزی اختصاص دهد، هر چند به گفته مسئولان، در سال جاری از این میزان حدود ۴۲ تا ۴۳ میلیارد مترمکعب تحقق پیدا نموده است. یک سیاست گذاری بحث برانگیز که می تواند بزرگترین مشوق تاراج منابع آبی ایران و یک تناقض آشکار در برنامه ریزی باشد.
برای مردمی که با همه زیاده رویها، سالانه حدود ۴ میلیارد متر مکعب آب مصرف می کنند، الزام وزارت نیرو به اختصاص ۷۷ میلیون متر مکعب آب به بخش کشاورزی بسیار ترسناک است. نه اینکه به کشاورزی احتیاج نداریم، نه اینکه برنج و گندم نیاز غالب مردم در این مملکت نباشد؛ مساله آنجاست که سیاست گذاری ها بر کشاورزی در مناطقی تاکید نموده که به دلیل عدم وجود استعداد مناسب برای کشت و زرع، هیچ گاه عاقبت مردمان آن مناطق را ختم به خیر نخواهد نمود. دولت ها آب را در قالب رانت توزیع نموده تا مردم کشاورزی کنند و منابعی که بخش انبوه آن سهم آیندگان است را به تاراج ببرند. در این مملکت شهر و دیاری نیست که با خشکسالی دست و پنجه نرم نکند. برای کشوری که قریب به اتفاق مناطق سرزمینش اکنون دیگر تشنه است، دولت ها به کشاورزان در قالب آب رانت داده تا ساکت بمانند و نیازی نباشد به فکر چاره برای اشتغال و مشکلات اقتصادی آنان بگردند.




