اهمیت قطعنامه پیشنهادی ایران

حسن بهشتی پور

 حمله به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای، نقض اصل منع توسل به زور و تعرض به حق حاکمیت کشورها محسوب می‌شود.
بر همین اساس، آژانس مأموریت دارد تا توسعهٔ صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای را تضمین کند و هرگونه حمله به مراکز تحت پادمان آن، عملاً اعتبار و کارکرد این نهاد را زیر سؤال می‌برد.
باید توجه داشت که قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت (مصوب سال ۱۹۸۱) و نیز تصمیمات قبلی کنفرانس عمومی، گواهی بر سابقه‌ای محکم از پشتیبانی حقوقی و سیاسی از پیشنهاد ایران است.
حمایت کشورهای حامی منع حمله به تاسیسات هسته ای تحت پادمان، از جمله روسیه و چین، نشان‌دهندهٔ شکافی ژئوپلیتیکی در نهادهای بین‌المللی است. این صف‌بندی نشان می‌دهد خواستهٔ منطقی ایران — مبتنی بر تأمین امنیت هسته‌ای در چارچویی جمعی و نه صرفاً ملی — قابلیت مطرح شدن در مجامع بین‌المللی را دارد.
کشورهای آمریکا و برخی تروئیکای اروپا، احتمالاً چنین قطعنامه‌ای را مصداق «سیاسی‌سازی» آژانس تلقی کرده و با آن مخالفت خواهند کرد. از نگاه آنان، طرح ایران می‌تواند به‌طور غیرمستقیم، مشروعیت فعالیت‌های حساس هسته‌ای ایران را تقویت کند.
با توجه به سابقهٔ حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای در عراق (۱۹۸۱) و سوریه (۲۰۰۷)، این قطعنامه هشداری آشکار به تل‌آویو است که اقدامات مشابه علیه ایران می‌تواند هزینه‌های سیاسی و حقوقی برای این دولت ناقض قواعد بین المللی در پی داشته باشد.
ایران با ارائهٔ این پیشنهاد، تلاش دارد ضمن کسب حمایت حقوقی و سیاسی بین‌المللی، فشار را بر متجاوزان به حقوق هسته‌ای تمام کشورها افزایش دهد. در این راستا، روشنگری در افکارعمومی جهان و تبیین ضرورت تحقق این پیشنهاد، برای رسانه‌های گروهی داخل و خارج اهمیتی حیاتی دارد.
قطعنامه پیشنهادی ایران قرار است در نشست عمومی آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای در روز پنج شنبه به رای گذاشته شود. اما اقبال کمی برای رای آوردن دارد زیرا فشار آمریکا و متحدانش بر روی اعضای آژانس احتمالا مانع از تصویب نهایی می شود با این حال باید در نظر داشت حتی در صورت تصویب نشدن طرح ایران، مطرح کردن آن در رسانه‌ها، نقش مؤثری در ایجاد بازدارندگی در سطح افکارعمومی و جامعهٔ بین‌المللی خواهد داشت؛ چرا که حتی دولت‌های توسعه‌طلب ، امروز، نسبت به چهره‌ای که از آنان در اذهان عمومی ساخته می‌شود، حساس هستند.
اگر آژانس نتواند از تأسیسات تحت پادمان خود محافظت کند، اعتبار نظام پادمان و کل رژیم عدم اشاعه (NPT) خدشه‌دار خواهد شد. این موضوع نشان می‌دهد که امنیت هسته‌ای تنها یک مسئلهٔ فنی نیست، بلکه پیوندی مستقیم با ثبات منطقه‌ای و جهانی دارد. در همین راستا، باید گفت قطعنامه پیشنهادی ایران نه تنها تلاشی برای دفاع از تأسیسات هسته‌ای خود در برابر تهدیدهای احتمالی است، بلکه ابزاری دیپلماتیک برای برجسته‌کردن تناقض‌های موجود در رفتار قدرت‌های جهانی نیز به شمار می‌رود. موفقیت این ابتکار، به توانایی تهران برای جلب حمایت کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و همراهی روسیه ، چین، هند، آفریقای جنوبی، برزیل و پاکستان بستگی دارد.
امروز اگر رهبران صلح‌طلب دنیا به فکر تصویب پیمانی برای جلوگیری از حمله به تأسیسات هسته‌ای تحت پادمان آژانس نباشند، دیگر نمی‌توان انتظار داشت در سال‌های آتی، کشورهای جهان خود را ملزم به فعالیت تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدانند. درواقع اجرای ماده دوم ان پی تی ، مستلزم اجرای ماده چهارم است و این دو ماده لازم و ملزوم یکدیگر محسوب می شوند.
نمی شود صرفا بر اساس ماده دوم این پیمان، کشورها را موظف به اجرای پادمان آژانس در جهت عدم اشاعه هسته ای کرد و حقوق مسلم تصریح شده در ماده چهارم را نادیده گرفت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا