
یدالله کریمی پور
سال ها است روزنامه مشهور تهران پیاپی و در پی هر حادثه، تنش و نا آرامی، به جمهوری اسلامی پیشنهاد بستن تنگه هرمز می دهد؛ شمار این پیشنهادها و تحلیل ها پیرامون ضرورت و بلکه سرنوشت ساز بودن بستن تنگه این روزنامه به حدی وافر و مکرر است که به فکرم رسیده، نام دیگر این روزنامه پر سابقه ایران را هرمز بند بگذارم. با این وجود، تا کنون تصمیم سازان جمهوری اسلامی به رغم تاثیر گذاری بالای این رسانه در تصمیم سازی های حکومتی، هنوز کمترین توجهی به چنین پیشنهادهایی نکرده و آن ها را بی پاسخ گذاشته اند. چرا حکومت، دولت ها و نهادهای نظامی به اینگونه پیشنهادات وقعی نگذاشته و برایش پشیزی ارزش قائل نبوده اند؟!
پاسخ کوتاه این است که، بستن دائم تنگه هرمز از دیدگاه حقوقی، جغرافیای نظامی و ژئواستراتژی، ناممکن است.
۱- حقوق بین المل دریایی
بر پایه مواد ۳۷ تا ۴۴ کنوانسیون حقوق دریاها(UNCLOS)، بستن تنگه های بین المللی، مانند هرمز، دارای ابعاد و پیامدهای جدی است:
الف- اصل عبور ترانزیتی. بر این اساس، در تنگه هایی مانند هرمز، عبور شناورها، هواپیماها و حتی زیردریایی ها، به هیچ روی نباید مختل و تعلیق شود؛
ب- دولت(ها)ساحلی تنها می تواند محدودیت های بسیار محدود و در چارچوب هایی کاملا مشخص(مثل پاسداری از ایمنی ناوبری و یا محیط زیست) وضع کنند. ولی حتی در این موارد نیز حق عبور ترانزیتی نباید با هیچ روی تعلیق شد؛
پ- منع معدن گذاری. حق عبور ترانزیتی از تنگه های بین المللی به حدی قاطع، فراگیر و تعیین کننده می باشد، که دولت(ها) ساحلی نمی تواند از منابع ملی مسیر عبور شناورها، در صورتی که خللی در آمد و شد ایجاد کند، بهره برداری کند. حتی در زمان جنگ هم هر اقدامی که منجر به اختلال در کشتی رانی شود. غیر قانونی است. مگر آن که مسیرهای ایمن جایگزین ارائه شود.
کوتاه آن که بستن تنگه هرمز به عنوان گذرگاه بارز بینالمللی، نقض فاحش حق عبور ترانزیتی است که بی گمان منجر به اقدامات آنی قضایی و دیپلماتیک جامعه جهانی خواهد. شد.
۲- جغرافیای عبور
از سوی دیگر جغرافیای آمد و شد شناورها در تنگه هرمز، کاملا در بخش دریای سرزمینی سلطنت عمان قرار گرفته است. شناورها حتی یک مایل از دریای سرزمینی ایران استفاده نمی کنند؛
۳- وابستگی جهانی
حدود ۸۴٪ از نفت خام و میعانات گازی عبوری از تنگه هرمز طی ۲۰۲۴، به بازارهای آسیایی ارسال شده است.از این میزان سهم چین، هند، ژاپن و کره جنوبی، در مجموع حدود ۷۰٪ بود.
بنابراین با بسته شدن تنگه هرمز، در وهله نخست کشورهای آسیایی، به ویژه چین و هند متضرر می شوند؛
۴- میزان موفقیت
از دیدگاه کارشناسان نظامی، میزان موفقیت جمهوری اسلامی در ناامن سازی تنگه هرمز برای آمد و شد شناورها کم نیست؛ ولی موفقیت ایران در استمرار بستن تنگه ناچیز برآورد می شود. علت روشن است، افزون بر آمریکا و ناتو، تقریبا همه آسیای جنوبی و آسیای شرقی ها، به ائتلاف ضد ایرانی خواهند پیوست. به گمانم هرمز بند نمی تواند این همه در خواب وخیال باشد، زیرا نتایج فاجعه بار اقدام به بستن تنگه هرمز روشن تر از آن است که نادیده انگاشته شود. با این وجود، این که چرا هرمزبند اصرار بر بستن تنگه داشته است، جای پرسش ها دارد.




