
پارکر رمیک / مشاور و متخصص حقوق بینالملل، مطالعات استراتژیک و نظریه ژئوپلیتیک
ایالات متحده باید رویکرد خود را حول محور عمل متقابل استراتژیک تغییر دهد. اهداف اصلی سیاست خارجی ایران، عدم دخالت خارجی در سیاست داخلی آن (از جمله تهدیدهای بیثباتسازی نظام) و ادغام مجدد اقتصادی و دیپلماتیک جهانی، با منافع ایالات متحده ناسازگار نیستند. توافق هستهای هنوز امکانپذیر است، اما تنها در صورتی که مبتنی بر راهحلهای معتبر و مبتنی بر بدهبستان باشد. تهران تسلیحاتی شدن را متوقف میکند و فعالیتهای بیثباتکننده منطقهای خود، یعنی حمایت از شبهنظامیان نیابتی را متوقف میکند. در عوض، واشنگتن عدم مداخله ایالات متحده و متحدانش را تضمین میکند و از ادغام مجدد مرحلهای در جامعه بینالمللی حمایت میکند. راستیآزمایی کلیدی است، اما عمل متقابل نیز همین طور است. فشار بدون انگیزه، یک تحریک است، نه یک استراتژی.
تلاشهای اخیر ایالات متحده برای رسیدن به یک راهحل مذاکرهای با ایران بر سر برنامه غنیسازی هستهای، ترکیبی از دیپلماسی و خصومت بود که به شکست قابل پیشبینی هدف آن منجر شد. حتی با اینکه مذاکرهکنندگان ایرانی را به میز مذاکره دعوت کرد، ایالات متحده همچنان به تهدید، نیروی نظامی و زور علیه جمهوری اسلامی ادامه داد و به تاکتیکهای ناکارآمد گذشته بازگشت. همچنین از آن مانع نشد که اسرائیل با حمله به ایران در اقدامی مغایر با منافع استراتژیک ایالات متحده، در این مذاکرات اخلال ایجاد کند.
اگرچه ایالات متحده خیلی زود به متحد خود در اقدام مستقیم پیوست و تأسیسات هستهای زیرزمینی ایران را هدف قرار داد، اما شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد بمبارانهای آن، آنها را نابود کرده است. در حالی که نمایش قدرت امریکا ممکن است برنامه ایران را به عقب رانده باشد، اما جاهطلبیهای هستهای ایران را از بین نبرده است. در عوض، ایرانیها را توجیه کرد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) را توانمند ساخت و احتمال اینکه تهران روزی از آستانه هستهای به سمت تسلیحاتی شدن عبور کند را افزایش داد.
اگر واشینگتن میخواهد به هدف خود برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای، ایجاد ثبات در خاورمیانه و کسب یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک دست یابد، باید از زور به عنوان ابزار اصلی کشورداری دست بکشد و به چارچوبی از عمل متقابل استراتژیک رو آورد. ارائه تضمینهای امنیتی معتبر و ادغام مجدد ایران در جامعه جهانی در ازای محدودیتهای قابل تأیید بر برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای آن، راهی رو به جلو است. علاوه بر این، ایالات متحده باید با استفاده از نفوذ خود برای توقف تشدید تنشهای یکجانبه اسرائیل که دیپلماسی را مختل میکند، سیاست خود را از مطاللبات حداکثرگرایی اسرائیل جدا کند. یک چارچوب دیپلماتیک مدرن، شبیه به توافقنامههای ابراهیم گسترشیافته که همزیستی را به جای رویارویی تشویق میکند، به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، فرصتی برای دستیابی به یک دستاورد تعیینکننده میدهد که میتواند از او به ارث برسد. اما این امر تنها از طریق یک رویکرد دیپلماتیک اصلاحشده که از استفاده از زور برای تلاش برای خم کردن اراده یک کشور انقلابی اجتناب میکند، قابل دستیابی است.
وقتی ترامپ به قدرت بازگشت، دولت او آشکارا از قصد خود برای ایجاد یک «توافق هستهای قابل تأیید» با تهران خبر داد. در حالی که او از دوره اول ریاست جمهوری خود تمایل خود را برای بازگشت به کمپین «فشار حداکثری» حفظ کرده بود، مشخص بود که او به دنبال این است که به عنوان یک معاملهگر دیده شود. عمان، یک واسطه قدیمی، بیسروصدا مجموعهای از مذاکرات بین دو طرف را تسهیل کرد.
این روند زمانی شروع به فروپاشی کرد که مذاکرات بر سر یک مسئله حیاتی متوقف شد: ایالات متحده از ایران خواست که نه تنها غنیسازی فراتر از آستانههای غیرنظامی را متوقف کند، بلکه کل برنامه هستهای خود را «رها» کند، چیزی که تهران با استناد به حقوق خود تحت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) از انجام آن خودداری کرد. این بنبست واقعی بود اما هنوز برای یک توافق کشنده نبود، زیرا مذاکرات بیشتری در رم برنامهریزی شده بود. سپس شکاف شدیدی پیش آمد، زمانی که اسرائیل دو روز قبل از از سرگیری مذاکرات، مجموعهای از حملات مستقیم علیه زیرساختهای نظامی و هستهای ایران را آغاز کرد.
ایران بلافاصله اسرائیل را به خرابکاری عمدی در دیپلماسی متهم و اعلام کرد که مذاکرات بیشتر با واشینگتن تا زمانی که عملیات اسرائیل متوقف نشود، متوقف خواهد ماند. برای اسرائیل که مدتهاست با هرگونه توافقی که برنامه هستهای ایران را دست نخورده باقی بگذارد، مخالف است، محاسبه واضح بود: تضعیف تلاشهای دیپلماتیک و با این کار، محدود کردن فضا برای تعامل ایالات متحده. احساسات عمومی در اسرائیل این فشار را منعکس کرد، با ظهور روایتی که ترامپ را به “تمام کردن کار” ترغیب میکرد، که دلالت بر این داشت که عملیات اسرائیل، حداقل تا حدی، برای فشار آوردن به ایالات متحده برای دخالت مستقیمتر طراحی شده است. /دیپلماسی ایرانی




