یک گزارش غلط دیپلماتیک

احمد سبحانی

 این روزها شاهد اظهار نظرات متفاوت و متناقض مقامات و تحلیل گران ایرانی پیرامون دالان زنگزور هستیم که بعضی آن را موضوعی ساده و برخی آن را به تغییر مرزها و خطرناک توصیف می‌کنند.
با توجه به اینکه گزارشات غلط می‌تواند مبنای برداشت غلط و نهایتا موضعگیری غلط شود، به ذکر خاطره ای از یک گزارش غلط در ارتباط با درگیری آذربایجان در اوایل دهه هفتاد می پردازم. در جریان جنگ اول قره‌باغ در دهه ۱۳۷۰ خورشیدی، نیروهای ارمنی هر روز منطقه‌ای از خاک جمهوری آذربایجان را تقریباً بدون هیچ‌گونه مقاومتی اشغال می‌کردند. کافی بود چند روز پیش از حمله، ارامنه اعلام کنند قصد حمله به منطقه‌ای را دارند؛ شبانه آن منطقه تخلیه می‌شد. دولت روسیه که از گرایش‌های غرب‌گرایانه جمهوری آذربایجان خشمگین بود، چراغ سبز خود را به ارامنه نشان داد. ارامنه نیز که در طول تاریخ دچار تحقیر ملی شده و از سرزمین‌های اولیه خود رانده شده بودند، فرصت را مغتنم شمرده و به پیشروی خود ادامه می‌دادند. در این میان، سد میل‌ و مغان و همچنین تأسیسات سد در حال ساخت خداآفرین به اشغال نیروهای ارمنی درآمد.
در همان دوران برای شرکت در سمینار سفرای جمهوری اسلامی ایران در کشورهای تازه استقلال‌یافته شوروی سابق‌به تهران دعوت شدم. در پایان سمینار دیداری با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت ترتیب داده شد.
در جریان این دیدار رئیس‌جمهور محترم با نارضایتی شدید از اقدامات ارامنه گفتند:
«علاوه بر اشغال سرزمین کشور همسایه، اموال سد خداآفرین غارت شده و آبرسانی به دشت مغان مختل گردیده است. اکنون بیم آن می‌رود که این دشت مهم دچار خشکسالی شود.»
در این هنگام آقای ایزدی، سفیر وقت کشورمان در روسیه، اجازه صحبت خواستند و گفتند:
«ما نباید در این جنگ بی‌طرفی خود را خدشه‌دار کنیم.»
اما آقای هاشمی این نظر را نپذیرفتند و با صراحت گفتند:«ارامنه به ما هم بد کرده‌اند.»
سپس آقای واعظی، معاون وقت وزیر امور خارجه در حمایت از سخنان آقای ایزدی مطالبی را مطرح کرد. اما آقای هاشمی با لحنی تند پاسخ دادند:
«ارامنه از خطوط قرمز عبور کرده‌اند.»
همه ساکت شدند.
من که در میان حاضران تنها کاردار و جوان‌ترین فرد جلسه(۳۱ ساله) بودم، دستم را برای صحبت بلند کردم. در این لحظه آقای نهاوندیان، سفیر وقت ایران در جمهوری آذربایجان که در کنارم نشسته بود، آهسته گفت:
«برخورد حاج‌آقا را با آقایان ایزدی و واعظی دیدی؟ اگر تو هم بخواهی همان حرف‌ها را تکرار کنی، حتماً برایت گران تمام می‌شود.»
اما دلم چون دیگ جوشان می‌جوشید. تصمیمم را گرفته بودم و برای صحبت اصرار کردم.
با موافقت رئیس جلسه گفتم:
«حاج‌آقا، به نظر می‌رسد گزارشی خلاف واقع به اطلاع شما رسیده است. در ارتباط با سد خداآفرین، نیروهای ارمنی هیچ اقدام تخریبی نداشته‌اند و در خصوص سد میل‌ و مغان نیز آن‌ها اعلام کرده‌اند که آماده‌اند هدایت آن را به‌عهده ایران بسپارند تا اخلالی در روند آبرسانی ایجاد نشود.»
آقای هاشمی مکثی کردند و سپس گفتند:
«خُب، بگویید کارشناسان آبفا به همراهی تعدادی مسلح برای حفظ امنیتشان به محل بروند و کنترل سد را به دست بگیرند.»
عرض کردم:
«جسارت است حاج‌آقا، منطقه در اشغال است و حضور افراد مسلح از سوی ما مناسب نیست. نیروهای ارمنی خودشان امنیت را تضمین کرده‌اند.»
آقای هاشمی که از این پاسخ خوششان آمده بود، گفتند:
«درست می‌گویید. ابتدا همراه کارشناسان به محل بروید و گزارشی تهیه کنید.»
پس از هماهنگی با نهادهای ذی‌ربط که خود داستان مفصلی دارد  به همراه هیأتی از شرکت آب و فاضلاب عازم منطقه سد خداآفرین شدیم.
نه‌تنها تجهیزات این سد غارت نشده ، بلکه بخش مهمی از ماشین‌آلات به سوی طرف ایرانی منتقل شده بود. سپس به سد میل‌ و مغان رفتیم. وضعیت سد کاملاً عادی بود. نیروهای ارمنی حاضر در محل، تمام تأسیسات را به هیأت ایرانی نشان دادند و گفتند: «لطفاً به ما کمک کنید تا جریان آب طبق روال ادامه یابد یا اینکه کنترل سد را مستقیماً به‌عهده بگیرید.»
و بدین ترتیب، نادرست بودن گزارش برخی تندروها و شاید مغرضان که می‌توانست به موضع‌گیری افراطی کشورمان منجر شود، آشکار شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا