بازتاب چالش‌های اجتماعی و توانمندسازی فردی در آثار هنری: مطالعه موردی مژگان کشانی

چکیده: این مقاله به بررسی پدیده تبدیل چالش‌های شخصی و اجتماعی به فرصت‌های خلاقانه و هنری می‌پردازد.با استفاده از روش مطالعه موردی، زندگی حرفه‌ای و آثار مژگان کشانی—نویسنده، فیلمنامه‌نویس و هنرمند جوان اهل ایران—به عنوان مصداقی عینی تحلیل می‌شود. کشانی که خود از جامعه افراد دارای معلولیت است، از هنر نوشتن به مثابه ابزاری برای بیان مسائل این قشر و همچنین انتقال پیام‌های اجتماعی و انگیزشی به عموم جامعه استفاده می‌کند. این پژوهش با استناد به تولیدات گسترده او (شامل کتاب، فیلمنامه و ترانه) و نیز دستاوردهای متعدد ملی و استانی، استدلال می‌کند که رویکرد چندرسانه‌ای و تعهد شخصی هنرمند می‌تواند نقش مؤثری در تغییر نگرش‌های اجتماعی و توانمندسازی افراد دارای محدودیت‌های جسمانی ایفا کند.

کلمات کلیدی: مطالعات معلولیت، هنر و توانمندسازی، ادبیات داستانی معاصر ایران، فیلمنامه‌نویسی اجتماعی، رسانه و تغییر نگرش، مطالعه موردی.

مقدمه: در دهه‌های اخیر،نقش هنر و ادبیات به عنوان بازوی توانمندسازی اجتماعی و فردی مورد توجه ویژه پژوهشگران حوزه‌های جامعه‌شناسی هنر و مطالعات فرهنگی قرار گرفته است. هنرمندانی که با تکیه بر تجربیات زیسته خود، به خلق آثاری می‌پردازند که نه تنها بازتاب دهنده چالش‌هایشان است، بلکه به ابزاری برای آگاهی‌بخشی و ایجاد گفت‌وگو تبدیل می‌شود، سوژه‌های پژوهشی ارزشمندی هستند. مژگان کشانی (متولد ۱۳۸۴ ه.ش) نمونه‌ی برجسته‌ای از این نسل جدید هنرمندان است که فعالیت حرفه‌ای خود را از نوجوانی آغاز کرده است.

بحث و تحلیل:

۱. نویسندگی به مثابه کنشگری اجتماعی: حوزه اصلی فعالیت کشانی،نویسندگی چندوجهی است. انتشار پنج کتاب با مجوز رسمی در حوزه بزرگسال با عناوینی چون «قلب سنگی»، «سینمای زندگی» و «سه سانت باش آدم باش» در سنین نوجوانی، حاکی از پختگی زودهنگام و نگاهی نقادانه به مسائل اجتماعی است. تأکید او بر ژانرهای «طنز اجتماعی» و «انگیزشی» نشان‌دهنده عزم او برای پرداختن به موضوعات پیچیده با زبانی accessible و اثرگذار است. این رویکرد، همسو با نظریات منتقدانی مانند «میشل فوکو» است که بر قدرت گفتمان‌سازی متون نوشتاری در شکل‌دهی به ادراک عمومی تأکید دارند.

۲. سینما و رسانه: بازنمایی معلولیت از درون: یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای کشانی،فیلم کوتاه «مرور» است که در آن به عنوان نویسنده و بازیگر حضور داشته است. این اثر هشت‌دقیقه‌ای، که مورد تقدیر جشنواره‌های ملی (از جمله هفتمین جشنواره ملی رسانه‌ای معلولین) قرار گرفته، «چالش‌های درونی و بیرونی افراد دارای معلولیت» را نه از نگاه یک ناظر بیرونی، که از زبان خود آنان به تصویر می‌کشد. این «بازنمایی از درون» (Insider Representation) که در مطالعات سینمای معلولیت بسیار حیاتی است، به دور از کلیشه‌ها و ترحم، واقعیت‌های زندگی این افراد را با زبان هنر فاش می‌سازد.

۳. تعامل با رسانه‌های جمعی و استراتژی محتوایی: کشانی با حضور فعال در برنامه‌های پرمخاطب تلویزیونی و رادیویی(مانند «خورشید» و «الفبای خواستن») و همکاری با پایگاه‌های خبری متعدد، هوشمندانه از رسانه به عنوان بستری برای تعمیم پیام‌های خود بهره برده است. این استراتژی، نمونه‌ای عملی از نظریه «کاشت» (Cultivation Theory) جرج گربنر است، که بر نقش رسانه‌ها در تدریجی ساختن تغییرات فرهنگی تأکید می‌ورزد.

۴. دستاوردهای académique و هنری: انباشت قابل توجه جوایز معتبر کشوری و استانی در حوزه‌های به ظاهر نامرتبطی چون نویسندگی،شعر، فیلمنامه‌نویسی، شطرنج و اینفوگرافی، حاکی از ذهنیتی چندبعدی و انضباط شخصی بالا است. این تنوع، نه پراکندگی، که نشان‌دهنده یک «رویکرد کل‌نگر» به خلاقیت است که در آن انواع مختلف بیان هنری برای انتقال یک پیام واحد—یعنی غلبه بر محدودیت‌ها—به کار گرفته می‌شوند.

نتیجه‌گیری: مطالعه موردی مژگان کشانی نشان می‌دهد که چگونه یک فرد می‌تواند با تبدیل چالش‌های شخصی به سرمایه فرهنگی و هنری،نه تنها بر محدودیت‌های خود غلبه کند، بلکه به عاملی برای تغییر نگرش جامعه تبدیل شود. فعالیت‌های چندرشته‌ای او—از نویسندگی و سینما تا حضور مؤثر در رسانه—یک الگوی موفق از «کنشگری فرهنگی» (Cultural Activism) را به نمایش می‌گذارد. آثار او، اعم از داستان، فیلم و ترانه، داده‌های غنی برای پژوهش‌های آینده در حوزه‌های جامعه‌شناسی هنر، مطالعات معلولیت و رسانه فراهم می‌آورد. به عنوان یک پیشنهاد، انجام تحلیل گفتمان بر روی متون کتاب‌های او می‌تواند سازوکارهای طنز را به عنوان یک استراتژی retorical برای مقابله با stigma اجتماعی بیشتر روشن سازد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا