
چند روز قبل شیوا خسرومهر در یک برنامه اینترنتی اعلام کرد که او را از یک پروژه سینمایی بعد از یک روز فیلمبرداری حذف و بازیگر دیگری را جایگزین او کردهاند. خسرو مهر از نوع برخورد کارگردان و عوامل فیلم بسیار آزرده بود که به شکلی بچگانه و غیر حرفهای او را از سر خود باز کرده و به او دروغ گفتهاند. در همان برنامه اعلام کرد ۳ روز است که با قرص میخوابم و وقی بیدار میشوم موهای سرم تکه، تکه کنده شده است و اضافه کرد در اعتراض به این شیوه برخورد موهای سرش را خواهد تراشید، یک روز بعد از آن گفتگو خسرومهر ویدئویی دیگر منتشر کرد که در آن دوباره این قضیه را توضیح داد و مقابل دوربین موهای سرش را تراشید. در کپشن همین ویدئو آخر خطاب به دوستانش نوشته است: «ببخشید که اشک همه تون رو تو سالن ، در آوردم. ممنون که اون روز کنارم بودید . ممنون که با حرف هاتون ، با دلداری دادن هاتون سعی داشتید آرومم کنید . ولی آرامش من زمانیکه ، هیچ کدوم از همکارام ، این تجربه ی تلخی رو که برای من به وجود آوردن ، تجربه نکنند . لعنت به دروغ دروغ.» این قضیه اگرچه در ظاهر یک اختلاف حرفهای به نظر میرسد، اما در واقع پرده از یکی از عادی شدهترین اشکال خشونت در سینمای ایران برمیدارد: حذف بیهزینه انسانها در صنعتی که مدام از «اخلاق»، «فرهنگ» و «هنر» سخن میگوید. حذف شدن یک بازیگر پس از شروع فیلمبرداری، آن هم بدون توضیح شفاف و پاسخگویی رسمی، اتفاقی نیست که بتوان آن را به «سوءتفاهم» یا «تصمیم هنری» تقلیل داد. این حذف، نشانهای روشن از مناسباتی است که در آن بازیگر ـ بهویژه بازیگر زن و غیرستاره ـ کمارزشترین عنصر پروژه تلقی میشود؛ عنصری که میتوان هر زمان خواست کنار گذاشت، بدون تعهد، بدون عذرخواهی و بدون پرداخت هزینه.




