
محمد صادق جوادی حصار
در حالیکه حملهکنندگان به ایران پس از دریافت ضربه، نهتنها از دشمنی خود نکاستند بلکه کینه و خصومتشان افزایش نیز یافته، همه اجزای نظام ـ از مردم تا دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی، تقنینی و اجرایی ـ باید بدانند در وضعیتی قرار داریم که سرنوشت همه در یک مسیر واحد رقم میخورد؛ قایقی که اگر شکاف بخورد، هیچکس از غرق شدن آن مصون نخواهد بود.
در چنین فضایی، حفظ وحدت ملی تنها یک انتخاب اخلاقی نیست، بلکه ضرورتی حیاتی است. هر کنش یا تصمیمی که فضای همدلی و انسجام جمعی را سست کند، چه از روی غفلت و چه بهخاطر ترجیح منافع فردی و باندی، بهمعنای آسیبزدن به منافع ملی خواهد بود. گاهی ممکن است فرد یا گروهی احساس کنند منافع شخصیشان در معرض تهدید است و به همین دلیل، ناخواسته یا عامدانه، به سمت رفتارهای تفرقهافکنانه حرکت کنند؛ اما نتیجه چنین رفتاری، تضعیف همان سرمایه مشترکی است که امنیت و پیشرفت کشور بر آن استوار است.
به همین دلیل، تقویت این یکپارچگی زمانی ممکن میشود که همه بازیگران، از مردم تا مسئولان، در راستای تحکیم درک مشترک از ایران و اهمیت آن حرکت کنند. افزایش نقاط اشتراک و دوری جستن از عوامل واگرا و نزاعبرانگیز، باید به یک اصل رفتاری بدل شود.
همچنین تجربه سالهای گذشته نشان داده است بسیاری از رفتارها و تصمیمات – خصوصاً در دورههای عادی و غیرجنگی – بهجای ایجاد آرامش، موجب آسیب به امنیت روانی جامعه شده است؛ اکنون زمان کنار گذاشتن این رویکردهاست. جامعه باید با این باور پیش برود که «همه خودیاند» و هیچکس نباید از دایره اعتماد ملی حذف شود. حاکمیت نیز باید بیش از گذشته این حقیقت را درک کند که بقای آن مرهون حضور متحدانه مردم است.
آنچه نقطه آغاز این وحدت گسترده بود، درک مشترک از خطری بود که متوجه ایران شد؛ درکی که امروز نیز باید حفظ و بازتولید شود. کوچکترین خلل در این فهم مشترک، میتواند آغاز تضعیف همان وحدتی باشد که بنیان امنیت ملی را شکل میدهد.




