
مرضیه لرکی/ پژوهشگر توسعه پایدار
بحران آب در تهران، نیاز به بازنگری در سیاستهای خودکفایی در تأمین زنجیره غذایی کشور را بیش از پیش نمایان کرده است. این سیاستها که بهعنوان نماد استقلال ملی تبلیغ میشوند، باید بهگونهای بازتعریف شوند که بر اساس ظرفیتهای بومشناختی و آمایش سرزمین بنا شوند. در گذشته، کارشناسان و فعالان محیطزیست هشدارهایی درباره فرسایش منابع و ناپایداری معیشت دادهاند، اما این هشدارها نادیده گرفته شدهاند. اکنون، با بروز بحران آب، زمان آن است که گفتمان امنیت غذایی از «خودکفایی به هر قیمت» به «تابآوری و پایداری غذایی» تغییر کند.
این تغییر باید بر تنوع، مشارکت جوامع محلی و هماهنگی با شرایط زیستمحیطی تأکید کند. در اقلیمهای مستعد خشکسالی، اصرار بر تکرار سیاستهای خودکفایی میتواند به بحرانهای بیشتری منجر شود. جامعهشناسان توسعه بر این باورند که توسعه باید از منظر عدالت اجتماعی، پایداری زیستمحیطی و کیفیت زندگی سنجیده شود. اصرار بر خودکفایی در شرایط شکننده، نمونهای از مخاطراتی است که تصمیمهای انسانی به وجود میآورند و پیامدهای آن بر گروههای آسیبپذیر تحمیل میشود.
در جهانی که منابع آبی به مسألهای ژئوپولیتیک تبدیل شدهاند، گذار به حکمرانی مشارکتی و همدلانه بر منابع طبیعی ضروری است. تابآوری به معنای ظرفیت اجتماعی و فرهنگی برای سازگاری با تغییر و بحران است و نیازمند تکیه بر سازوکارهای منعطف و بومیشده است.
اگر بحران امروز را همچون آینهای ببینیم که سیاستهای گذشته را بازتاب میدهد، شاید بتوان از دل همین بحران، گامهایی عقلانیتر برای آینده برداشت. آیندهای که در آن توسعه به معنای زیستپذیری، عدالت و پایداری تعریف شود. آیندهای که در آن «امنیت غذایی» با طبیعت در ستیز نباشد، بلکه در همافزایی با آن، به ساختن جامعهای تابآور و پایدار یاری رساند و بنیانی برای صلح و عدالت و باشد.




