
زهرا نژاد بهرام
اندوه در پیمانه صبر مبدل به ناامیدی و یاس می شود ، ویاس و ناامید دشمن نخست حیات یک جامعه است . پس بایستی سیاست ورزان و سیاست گذاران صبر جامعه را به روشنایی امید گره بزنند.
وقتی مردمانی که دست به گریبان مشکلات متعدد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی درکشور بودند و در برابر تهاجم نظامی خارجی قرار گرفتتد، با عشق به وطن در پی یک انسجام عمومی نانوشته و نامرئی که نشانه های آن تمام کشوررا در بر گرفت در برابردشمن ایستادگی کردند . مردمانی که با وطن دوستی و حراست از منافع ملی و تمامیت ارضی ۱۲ روز دشوار و غم انگیز را طی کردند، امید داشتند که همانگونه که مورد تکریم در میانه جنگ بودند همچنان دردها و رنج های آنان دیده شود.
راههای گشایش امور هموار گردد، و مشکلات یکی پس از دیگری با همکاری و همدلی مشابه ،حین جنگ مرتفع شود ، اما به ظاهر چرخ به راهی دیگر چرخید! و مردم ماندندو صبر و اندوه ناشی از دیده نشدن ، باور نشدن و عدم گشایشی که انتظارش را داشتند، حتی به صورت محدود!.
این مردم در پاسخ به ایستادگی شان منتظر گشایش فرصت های تازه و اقدامی عاجل در عرصه دیپلماسی بودن که شرایط نه جنگ و نه صلح را به پایان ببرند و اشتغال و رونق وگشایش فضای اجتماعی … بازگردد.
این مردمان استوار و صبور ،اکنون در برابر تورمی سخت گرفتار شده اند که فشارهای چند گانه در تامین مسکن و مایحتاج زندگی و .. را همزمان تجربه می کنند . این مردم منسجم و صبور ، در برابر کم آبی و کم برقی سکوت میکنند !حتی اگر در برخی مناطق تا ۴ ساعت برق ندارند و در برخی جاها شایدآب هم به میزان کافی ندارند ودغدغه حد آب صفر آنها را تحت فشار قرار میدهد ! آنها محدودیت ها را به خاطر ناکارآمدی مدیریتی که میراث گذشته است قبول دارند، اما انتظار تحولی در عرصه مدیریت دارند که حداقل ناکارآمدها را کنار گذاشته و کار آمدی را با اتکا به نیروی نخبه گان کشور مشاهده کنند.
این مردم صبور ،درانتظار راهی تازه و امیدی متفاوت از سوی حاکمیت هستند که با گشایش فرصت ها و عفو عمومی زندانیان سیاسی ،تلاشی برای تدوام انسجام و ایستادگی عمومی را ارائه کند. این مردم صبور منتظر بودند که فضای مجازی گشایش کامل داشته باشد ولی به یکباره شاهد ارائه یک لایحه دوفوریتی معنا دار به مجلس از سوی دولت شدند که البته با درایت ریس جمهور پزشکیان باز پس گرفته شد!
این مردم درانتظار تغییراتی اساسی در حوزه نهادهای انتصابی بودند اما همه چیز همچون گذشته تکرار شد ، مردم می دانند که هزینه این جنگ دوازده روزه را باید از کسانی بگیرند که فرصت نفوذ را در کشور فراهم کردند و با دشمن پندار کردن مردمان کشور و خالص سازی تیشه های بزرگ بر پیکر انسجام ملی مردمان زدند.
امروز این مردم درصبوری اندوهناکی به سر می برند که بی توجهی به صبر آنها نشانگر تداوم مدیریت ناکارآمدی درعرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری است؛ باید کاری کرد و راهی گشود و دست دوستی مردمان را به گرمی فشرد و خواسته های به حق آنان برای مدیریت کارآمد ، امکانات یک زندگی معمولی ، شغل و اقتصاد پر رونق و روبه جلو و با ثبات وسیاست ورزی موثررا به آنها داد.
شدت بی توجهی به صبوری مردم به حدی است که حتی یک شرکت خصوصی که به دلایل اختلافات مالی با شرکت چینی درعمل به تعهداتش ،دوهفته است که امکان مشاهده حتی همین تلویزیون معمولی را ازآنها سلب کرده به گفته برخی از کارشناسان ظاهرا نزدیک به دو میلیون دستگاه از تلویزیونهای این شرکت کار نمی کند و آنها زمان زیادی است که صبوری می کنند ! بی پاسخگویی عدم شفافیت تصویر کارکرد ساختارمدیریتی موجود درکشور است واین مهم حتی در برخی از بخشهای خصوصی نیز قابل مشاهده است و عجیب آنکه همه درسکوت انتظارمیکشند !شاید آنها نیز دارند میزان صبر این مردم نجیب را محک می زنند.
درنهایت به نظر می سد اگر صبر و اندوه درکنار هم قرار گیرند، شاید منجربه یاسی شوند که حالت بی حسی را در جامعه تولید کند. صبر و اندوه، به طور مستقیم منجر به یاس نمی شوند، اما می توانند زمینه ساز آن باشند. در واقع، صبر زیاد و تحمل شرایط دشوار بدون داشتن آینده روشن و یا راهی معین ، می تواند منجر به فرسودگی و یاس شود. آنگونه که شاید آینده ای مه آلود و ناشفاف را در پیش مردمان تداعی کند پس همت بلند کنند سیاست ورزان و تصمیم گیران و نوید های امید بخش را به پاس این صبر بلند مردمان ارائه دهند!.




