
روز جمعه گذشته – ۳ مرداد – آخرین قسمت از سریال تاسیان پخش شد و قصه این مجموعه شبکه خانگی هم به پایان رسید اما برخی از کاربران از نحوه پایان یافتن آن ناراضی بودند. (برای کسانی که سریال را ندیدهاند و یا قسمت پایانی را هنوز موفق به دیدن نشدهاند هشدار اسپویل شدن قصه یا لو رفتن داستان را درنظر بگیرید و ادامه مطلب را مطالعه نکنید). این نارضایتی بعد از پایان سریال پدیده رایجی است هم در مخاطبان ایرانی و هم در مخاطبان جهانی، ولی طبیعتا میتواند دلایل مختلفی داشته باشد برای مثال در نمونه تاسیان شاید نوغ پایان و مرگ دو شخصیت اصلی از دلایل این نارضایتی باشد. در کل پایان غمانگیز یا تراژیک کمتر مورد استقبال مخاطبان است علی الخصوص در ایران پایانخوش را ترجیح میدهند. شاید نوع و چگونگی مرگ شیرین و امیر هم در القا این حس بیتاثیر نبوده است، مخاطب هم میداند که قرار نیست همه سریالها پایان خوش داشته باشد اما این که شیرین سرش به جایی بخورد و امیر هم در استخر غرق شود سادهترین حالت مرگی است که میشود تصور کرد و حتی اگر قرار است این شخصیتها هم بمیرند با توجه به پیچیدگیهای داستانی سریال میتوانستند از تمهیدات دیگری برای شکل مرگ آنها بهره ببرند. یکی دیگر از دلایل میتواند این باشد که در نهایت شخصیت شیرین نجات (مهسا حجازی) حقش نبود بمیرد و این مرگ برای او ناعادلانه بود، از آن مهمتر عاقبت شیرین پی نبرد که امیر یوسفینیا (هوتن شکیبا) برای به دست آوردن او چه کارهایی انجام داده بود، شاید حتی اگر میفهمید در پشت بسیاری از اتفاقات رخ داده که بر زندگی او و خانوادهاش تاثیر گذاشت امیر نقش داشت بیننده تا حدی راضیتر میشد.
شاید مهمترین درس «تاسیان» برای نویسندگان و سازندگان آثار نمایشی همین باشد: روایت خوب، نیاز به پایانی دارد که در شأن آغازش باشد./فرارو



